کیفیت پایین
کیفیت خوب
عصر ایران؛ حسن ظهوری ــ زندگی در گل، سیل و خشم طبیعت در حالی بخش بزرگی از زندگی مردمانی از استان لرستان است که حتی پدرانشان هم خاطره چنین روزگاری را نداشتهاند. همه به این رود اعتماد کرده بودند. کرخه. مدتها بود که ساکت و آرام راه خودش را میرفت و البته از دستاندازیها به پهنه عظیماش زخمی بود. اما روز واقعه، بیرحمانه بر جان و مال مردم خروشید و هنوز هم آرام نگرفتهاست.
کرخه سومین رود بلند ایران است. 755 کیلومتر درازا دارد و بزرگترین سد ایران، یعنی سد کرخه در جایی میان استان خوزستان، ایلام و لرستان دهانه این رود را بستهاست. اما شاید آنانی که چینین کردند هرگز نمیدانستند کرخه را نمیشود متوقف کرد.
باران شدید، کرخه را به جنب و جوش انداخت. رودخانه زخمی از توسعه ناپایدار، همان ابتدا گل و لای ناشی از سهلانگاری در لایروبی رودخانه را بلند کرد و غلتان به راهافتاد. آنها که از نزدیک خشم این رودخانه را دیده بودند، سرعت حجوماش را باور نکردنی توصیف کردند. کرخه در میانه راه، نه تنها راههای ارتباطی به چند روستا را بست که خانههای نزدیک به خود را ویران و مزارع را از گل و لالی پر کرد.
سیل بزرگ کرخه همینطور به راه خودش ادامه میداد و روستاها و زمینهای کشاورزی در مسیر را ویران میکرد و همه هست و نیست صاحباناش را با خودش میبلعید. خشم کرخه خیلی زود خودش را به اینجا یعنی جاده خرمآباد به اندیمشک رساند و این جاده را هم دربر گرفت. روستاها یک به یک تخریب میشدند و سیل به سمت معمولان در حرکت بود. دیگر فرصتی برای ساکنان شهر معمولان نمانده بود تا خانههایشان را تخلیه کنند. فرصت دراندازه یک جان به دربردن باقی مانده بود.
عصرایران؛ احسان محمدی- چند فوتبالیست را میشناسید که بعد از اعلام خبر بازنشستگیشان قلب کسی از تپیدن باز ایستاده باشد؟ فرهاد مجیدی یکی از آنهاست. تلخ است اما حقیقت دارد.
آبان 1392 بعد از آنکه فرهاد مجیدی در پی تعویض با علیرضا واحدینیکبخت در دقیقه 88 مقابل مس کرمان، به یکباره امیر قلعهنوئی را بغل کرد و چهارگوشه زمین را بوسید و با فوتبال خداحافظی کرد، خبری منتشر شد که یکی از هواداران نوجوان معلول استقلال به نام امیراحمد مظاهرییگانه، دچار شوک روحی شده و پس از چند روز دچار حمله قبلی شد و در بخش CCU بیمارستان بوعلی تهران جان خود را از دست داد.
فرهاد مجیدی برای خانوادهاش پیام تسلیتی فرستاد. اما حتی بعد از شش سال، مرور این خبر شوکهکننده است. محبوبیت این ستاره استقلال فراتر از زمین فوتبال بود و هنوز هم هواداران دوستش دارند. بازیکنی که در دوران اوج مثل باد از لابلای مدافعان تنومند میگذشت و گل میزد. آنقدر لاغر و ترکهای بود که همیشه انگار پیراهن سه سایز بزرگتر تنش کرده بود!
حالا قرار است ستاره به عنوان سرمربی روی نیمکت بنشیند. روی صندلی داغ سرمربیگری که به مارادونا هم رحم نکرد! هوادارانش امیدوارند مثل زیدان یا دستکم هفته های اول اولهگنر سولشیر باشد، پرفروغ، درخشان و امید بخش و منتقدان با بیم میگویند شاید یک ستارهسوزی تازه در راه است. جایی که هواداران جوان و نوجوانِ کمطاقت، گذشته را فراموش کنند و شعار رنج آور «حیا کن و رها کن» سر بدهند. شعاری که ممکن است مجیدی را وادار کند که باز چهار انگشت یک دستش را رو به آنها نشان بدهد و یادشان بیاورد که زمانی او را سرور تمام فوتبالیستهای آسیا میدانستند.
روزی که وینفرد شفر را پس از پیروزی مقابل سپاهان مثل فاتح جامجهانی به آسمان پرتاب کردند، نوشتم که تجربهی زیسته ایرانیام به من میگوید که هر کس را اینطور به عرش پرتاب کردیم خیلی زود به فرش میمالیم! حالا اغراقکنندگان در کمتر از بیست روز، شفر را از شیر ژرمن تا سر حد یک پیرمرد پرحاشیه تنزل دادند و گفتند و نوشتند که مهرهچینی نمیداند، فراموشی دارد، با بدنه باشگاه همکاری نمیکند، برای عقد قرارداد با نویمایر و الحاجی گرو به باشگاه فشار آورده و خودش هم گران و کمکیفیت بوده و . همان افراط و تفریط همیشگی.
فرهاد مجیدی در باشگاه استقلال یک اسطوره است. از آنها که میتواند تا پایان عمر با احترام تمام به ورزشگاه بیاید، در جایگاه ویژه بنشیند، هواداران نامش را فریاد بزنند، بلند شود و برایشان دست تکان دهد و احساس خوشبختی کند اما از روزی که به نیمکت این تیم پیوست نشان داد که میخواهد فراتر از این برود.
پسر ترکهای بهمن کرج که تا راپیدوین اتریش رفت، هیچوقت در تیم ملی به آنچه که سزاوارش بود نرسید، مهمترین افتخار باشگاهیاش هم نه با استقلال که در لیگ قهرمانان آسیا ۰۳-۲۰۰۲ به همراه تیم العین امارات متحده عربی رقم خورد، برای العین و النصر و الوصل و الاهلی توپ زد و حالا میخواهد نامش را در استقلال ماندگارتر کند. کاری دشوار برای اسطورهای که در روزهای اوج کارهای دشوار را نه با جنگ و جدل که با زیرکی انجام میداد.
ابوبکر البغدادی، سرکرده داعش در یک پیام ویدئویی اعلام کرد که این گروه «انتقام کشته شدگان و زندانیانش» را میگیرد.
به گزارش عصرایران به نقل از یورونیوز، این برای نخستین بار از سال ۲۰۱۴ میلادی است که رهبر داعش یک پیام ویدئویی منتشر میکند. وی برای اولین بار ۵ سال پیش در یک ویدئو در حال سخنرانی در مسجد نور موصل ظاهر شد و از آن پس هیچ تصویری از وی منتشر نشده بود.
وی در پیام اخیر خود که تاریخ دقیق ضبط آن مشخص نیست گفت که این گروه در ۸ هشت کشور مختلف ۹۲ عملیات انجام داده است.
سرکردۀ داعش تاکید میکند که این گروه به «انتقام» خود ادامه میدهد و «نبرد طولانی با غرب» در راه است.
در این ویدئوی ۱۸ دقیقهای که از طریق کانال تلگرامی «الفرقان» از ارگانهای خبری داعش منتشر شده، آمده است که حملات سریلانکا در روز عید پاک «انتقام شکست در باغوز» بود.
این تصاویر نشان میدهد که رهبر داعش برای تعدادی از اعضای این گروه که صورتشان مشخص نیست سخن میگوید و در دستانش دفترچههایی را دارد که نام برخی از کشورها از جمله سومالی و ترکیه دیده میشود. به نظر میرسد این دفترچهها، گزارشهایی از حملات اعضای داعش در این کشورها باشد.
در این ویدئو البغدادی ادعا میکند که نیروهای داعش مشغول «جنگی فرسایشی» هستند تا به این ترتیب انتقام همرزمان کشته یا زندانی شدۀ خود را بگیرند. او از آن دسته از ستیزهجویان که در غرب آفریقا حضور دارند میخواهد که حملات خود را علیه «جنگ صلیبی فرانسه و متحدانش» چند برابر کنند.
ابوبکر البغدادی تا کنون چندین بار پیامهای صوتی خطاب به هوادارنش منتشر کرده و از آنها خواسته است تا «جهاد» را ادامه دهند.
محل پنهان شدن او از زمان سقوط حکومت اسلامی در موصل و رقه و سپس شکست پیاپی نیروهای داعش در سوریه، همچنان نامشخص است.
پیش از این بارها اعلام شده بود که رهبر داعش کشته یا به شدت زخمی شده است. از جمله در سال ۲۰۱۷ میلادی روسیه اعلام کرده بود که درباره مرگ وی تحقیق میکند.
هنوز سیا، سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا دربارۀ این ویدئو اظهارنظر نکرده است. پیش از این دونالد ترامپ، رئیس جمهوری آمریکا از شکست کامل داعش در سوریه خبر داده بود.
ویدئوی جدید داعش از البغدادی
عصرایران؛ مصطفی داننده- علی مطهری نماینده مجلس در واکنش به حواشی بازی پرسپولیس و سپاهان در استادیوم آزادی گفت:«لازم است عدهای را تا مدتی از ورود به ورزشگاهها محروم کند و افرادی که دشنام ناموسی دادهاند در همان وسط استادیوم آزادی حد قذف یعنی ۸۰ ضربه شلاق درباره آنها اجرا شود و البته خسارات مالی نیز باید از آنها ستانده شود.»
باید از آقای مطهری پرسید بهتر نیست چند سر هم از تن تماشاگران جدا کنیم و در ورودی ورزشگاهها آویزان کنیم تا مشکلات فوتبال ایران حل شود؟
بله، در همه جای دنیا هولیگانها یا همان تماشاگرنماها، توسط دوربینهای ورزشگاهها کنترل میشوند و اگر کاری خلاف رفتار عادی انجام دهند از حضور در استادیوم محروم میشوند اما شلاق نمیخورند.
ما با یک معضل فرهنگی روبرو هستیم. باید از خود بپرسیم ما برای جوانان این سرزمین چه امکاناتی ایجاد کردهایم که از آنها انتظار داریم خشم، انرژی و عصبانیت فروخورده خود را در ورزشگاهها خالی نکنند.
اگر تجربه رفتن به استادیوم را داشته باشید، میبیند که تقریبا بیش از نیمی از تماشاگران، بازیکنان حریف، بازیکنان خودی و داورها را با الفاظ رسما رکیک مورد خطاب قرار میدهند. اتفاقی که ما در جامعه هم شاهد آن هستیم. ما جامعهای هستیم که فحش زیاد میدهیم، به قول صادق هدایت:« زبان فارسی اگر هیچ نداشته باشد فحش آبدار زیاد دارد.»
یک بار در ترافیک شیشههای ماشین خود را پایین بدهید تا ببیند، چه الفاظی میشنوید. یا سری به جمعهای خصوص مجردی خود بزنید و ببیند از چه الفاظی استفاده میکنید. گروههای جوک تلگرامی هم برای قضاوت خوب است.
جوانان ما در این کشور کجا باید انرژی خود را خالی کنند؟
جوانی که یک هفته کار سخت کرده است. جوانی که بیکار است. جوانی که با دیدن قیمتها مُخش سوت کشیده است، چگونه باید از دست این همه خستگی و سرخوردگی رها شود.
ورزشگاه تنها جایی در کشور است که میشود بدون ترس در آن داد زد، فحش داد و همه عصبانیت از شرایط کشور را خالی کرد. آن هم ورزشگاههایی که از هرکجا شهر بخواهی به آن برسی باید از هفت خوان رستم عبور کنید. ورزشگاهی که هیچ امکانات رفاهی در اختیار تماشاگران نمیگذارد. برای دستشویی رفتن هم به مشکل میخورید چه برسد به کارهای دیگر.
التهاب در ورزشگاهها را باید در جامعه جستجو کرد.با زدن و محروم کردن، هیچ دردی دوا نخواهد شد و آش همان آش است و کاسه همان کاسه.
ما اول باید مشکلات جامعه را حل کنیم و بعد به واسطه آن مشکلات ورزشگاهها حل خواهد شد. نمیشود جامعه ملتهبی داشت بعد از ورزشگاهها آرامش طلب کرد.
مشکلات اجتماعی و فرهنگی این کشور بیشمار است و به شدت باید برای آن فکری کرد، البته فکری فرهنگی و اجتماعی نه سلبی و شلاقی.
مجموعه بودجه نظامی کشورهای جهان در سال گذشته میلادی (2018 ) با 2.6 درصد افزایش به یک تریلیون و 800 میلیارد دلار رسید.
به گزارش عصر ایران به نقل از "اومیست"، براساس جدیدترین بررسیهای موسسه بینالمللی صلح استکهلم، ارتشهای جهان در سال گذشته میلادی، بیش از 1.8 تریلیون برای ابزارهای جنگی خرج کردهاند. هزینهای که به بالاترین سطح خود پس از سال 1988 یا دوران جنگ سرد تاکنون میرسد. هزینه کنونی برای ابزار آلات جنگی و مهمات، 76 درصد بیش از دوران جنگ سرد برآورد شده است.
ارتشها سهم بزرگی از تولید ناخالص داخلی کشورها را - که در سالهای اخیر کاهش داشته - صرف میکنند.
در صدر مسابقه تسلیحاتی فعلی رقابت بین آمریکا و چین برای برتری در آسیا بسیار تنگاتنگ است. آمریکا پس از 7 سال بودجه نظامی عظیم خود را افزایش و به دوران "تهای سختگیرانه و تحمیلی" کنگره پایان داده است. این روند افزایشی بازتاب تقلای دولت ترامپ در راستای "رقابت قدرتهای بزرگ" با کشورهایی مانند روسیه و چین است. چنین رقابتی به تسلیحات لوکس و گرانقیمتتر نیاز دارد.
اومیست ادامه داد: بخش عمده نظامی آمریکا هیچ همانندی ندارد. در سال 2017، بودجه هزینه نظامی این کشور با مبلغ 649 میلیارد دلار، با مجموع هزینههای 8 کشور بعدی آن فهرست برابری میکرد.
با این وجود اشتهای پنتاگون اشباع نشد. آنها بودجه خود را در سال جاری میلادی به 716 میلیارد دلار رسانده اند. وزارت دفاع این کشور امیدوار است بودجه 750 میلیارد دلاری را برای سال 2020 در اختیار گیرند. حدود 10 میلیارد از این بودجه - با افزایش 10 درصدی نسبت به مدت مشابه سال قبل- به عملیاتهای سایبری و 14 میلیارد دلار (افزایش 15 درصدی) به فضاهای نظامی تعلق خواهد گرفت. بیشترین بودجه درخواستی سال جاری پس از 20 سال وارد صنعت کشتیسازی این کشور خواهد شد.
چین از لحاظ کمیت در جایی بسیار عقبتر ایستاده و هزینه کرد نظامیاش دو پنجم آمریکاست. هر چند آمارهای چین همواره به دلیل پردهپوشی مقامات این کشور مبهماند. هزینههای نظامی چین در طول سالهای گذشته بیش 10 درصد رشد نکرده و بین سال های 2000 تا 2016 میانگین روند خود را حفظ کرده است. با این وجود در 25 سال گذشته، تعادل قدرت در آسیا را تغییر داده است.
بین سالهای 2009 تا 2018 در حالی که هزینههای دفاعی آمریکا حدود 17 درصد تنزل یافت؛ چین رشد 83 درصدی را تحت ریاستجمهوری شی جیپینگ تجربه کرد و در این روند صعودی از رقبای قدرقدرت خود پیشی گرفت. مجموع ناوهای نظامی چین، بین سالهای 2014 تا 2018 از مجموع ناوهای هند و فرانسه گذشت.
با این حال هزینههای دفاعی این کشور همچنان کمترین سهم از تولید ناخالص داخلی در میان 5 کشور برتر فهرست "سیپری" است. در این فهرست آمریکا 3.2 درصد و چین 1.9 درصد از GDP را به بخش دفاعی اختصاص دادهاند.
جالبترین آمار لیست سیپری به روسیه باز میگردد. پوتین در فوریه گذشته از رقبای اروپایی خود خواست تا روی سامانههای تسلیحاتی، پر سرعت و پیشرفته آنها حساب کنند. اما برخلاف این نمایش تئاتری و مانورهای موشکی، بودجه دفاعی روسیه در سال قبل 3.5 درصد کاهش نشان داد تا برای اولین بار نام آنها از میان 5 کشور برتر خارج شود. این موضوع میتواند به دلیل کاهش ارزش روبل باشد اما به نظر میرسد زمان ولخرجیهای نظامی گذشته و پوتین باید طرحی نو دراندازد.
یورونیوز هم نوشت: بنا به گزارش «انستیتو بین المللی پژوهش های صلح استکهلم» (سیپری) کل مخارج نظامی در سطح جهان سال گذشته با ۲.۶ درصد افزایش به یک تریلیون و ۸۰۰ میلیارد دلار رسید.
این برای دومین سال متوالی است که مخارج نظامی در سطح جهان افزایش یافته است. به این ترتیب هزینه های نظامی در سطح جهان به بالاترین میزان خود از سال ۱۹۸۸ میلادی تاکنون رسیده است.
اود فلوران، مدیر بخش مخارج نظامی اندیشکده سیپری اظهار داشت: «افزایش هزینه های آمریکا ناشی از اجرای برنامه های جدید تولید سلاح تحت نظر دولت ترامپ از سال ۲۰۱۷ است.»
بودجه نظامی ۶۴۹ میلیارد دلاری آمریکا به تنهایی به اندازه مجموع هزینه تسلیحاتی هشت کشوری است که پس از ایالات متحده در رده بندی سیپری قرار گرفته اند.
در گزارش اندیشکده «انستیتو بین المللی پژوهش های صلح استکهلم» آمده است که بودجه نظامی چین از سال ۲۰۰۹ میلادی تاکنون ۸۳ درصد افزایش یافته است. به این ترتیب چین پس از آمریکا در جایگاه دوم کشورها از نظر بیشترین بودجه نظامی قرار گرفته است.
چین از سال ۲۰۱۳ میلادی تاکنون ۱.۹ درصد از تولید ناخالص داخلی خود را خرج هزینه نظامی کرده است.
از سوی دیگر روسیه که پیش از این در فهرست پنج کشور اول از نظر بودجه نظامی قرار داشت اکنون از این فهرست خارج شده است. بودجه نظامی روسیه از سال ۲۰۱۶ تاکنون کاهش یافته است.
عصر ایران - این اولین بار نیست که یک در معابر عمومی مورد حمله قرار می گیرد. چند ماه قبل در نیشابور به دو طلبه حمله کردند و با فحاشی نسبت به ت، آنها را با چاقو مجروح کردند. در قم نیز مردی به دو حمله و مجروح شان کرد. در مشهد نیز به یک طلبه چاقو زدند و جانش را گرفتند، در کرمانشاه به یک و در تهران هم به دو . و سرانجام از همدان خبر رسید که به یک شلیک کرده و او را کشته اند.
خشونت به هر شکل آن محکوم و مطرود است، خاصه آن که بین اعضای یک جامعه شکل بگیرد و به نفرت پراکنی داخلی بینجامد. این که شهروندانی از یک جامعه صرفاً به خاطر پوشیدن لباس ت مورد آزار و اذیت قرار گیرند، مصداق بارز خشونت کور است چه آن که در این قبیل ماجراها، کسانی آسیب می بینند که شخصاً هیچ گناه و حتی اتهامی ندارند ولی قربانی می شوند. چنین اقدامی یعنی "ترکیب جهالت و خشونت" در جایی در قالب داعش سر بر می آورد و در جایی دیگر به صورت حملات کور به دارندگان یک طرز تفکر یا صنف و لباس و . بازتولید می شود.
واقعیت این است که ون و طلابی که در خیابان و مترو مورد حملات خشونت بار قرار می گیرند، مردمانی عادی اند با این تفاوت که درس ت خوانده و ملبس به آن لباس شده اند. اگر آنها در حکومت و قدرت سهمی داشتند که لابد باید با خودرو و راننده و محافظ جابجا می شدند نه این که در مترو منتظر قطار باشند یا در خیابان، پیاده و در میان مردم دیگر راه بروند.
یک بار مهدی - رئیس اسبق مجلس - گفته بود که بنزش را ما ون صاحب منصب سوار می شویم و ناسزایش را ون عادی که در جامعه بین مردم زندگی می کنند، می شنوند. این سخن درستی است و نباید هر آنچه زمامداران می کنند را به پای شهروندانی نوشت که تنها وجه مشترک شان نحوه لباس پوشیدن است.
گنه کرد در بلخ آهنگری
به شوشتر زدند گردن مسگری
اگر عمیق تر و واقع بینانه تر به ماجرا بنگریم، باید بگوییم که عملکرد جریان ی که به ون نزدیک تر است، یکی از ریشه های این اقدامات خشونت بار و کور است.
ت در تمام تاریخ همراه و پشتیبان مردم بوده است و صرف این که در محله ای یا روستایی یک نفر در کسوت ت باشد کافی بود تا مردم به او اعتماد کنند و خصوصی ترین رازهایشان را با او در میان بگذارند و کمک بگیرند. حتی در برابر حکومت ها نیز این ون بودند که پناهگاه مردم می شدند و از آنها حمایت می کردند.
با این حال، از زمانی که بخش مهمی از ت از مقام رفیع هدایتگری و پشتیبانی مردم پایین آمد و به کارهای اجرایی بسنده کرد، آن نگاه تاریخی به ت نیز رفته رفته دستخوش تغییر شد و رفته رفته کار بدانجا رسید که بسیاری از مردم هر مشکلی را از چشم ت دیدند حال آن که در وضعیت فعلی جامعه - خوب یا بد - مدیران و غیر ، هر دو سهیم اند و مسؤولان باید پاسخگوی کارها و تصمیمات شان باشند نه این که شهروندان غیر مسؤول اعم از و غیر تاوان بدهند.
به صراحت باید گفت اگر یک بدون داشتن توانایی های علمی و مدیریتی، پستی گرفته، در این نیتی و به تبع آن جنایت هایی که علیه ون عادی می شود سهیم است. ونی که از تریبون های عمومی سخنانی می گویند که ناراحتی و سرخوردگی مردم را باعث می شوند در بازتولید این خشونت های کور و بی منطق علیه ون عادی سهیم اند هر چند که این سهامداری از جرم و گناه جنایتکارانی که دست به خشونت می زنند نمی کاهد.
حتی کسانی که به کل از ت خوش شان نمی آید نیز باید از خشونت های خیابانی علیه ون احساس نگرانی و ابراز برائت کنند چه آن که وقتی از خشونت در جامعه استقبال شود، تکثیر می شود و جنایتکاران و قربانیان جدیدی از طیف های مخالف هم پدید می آیند. هیچ فرقی هم نمی کند که به ون حمله شود یا به صورت نی که حجاب شان کامل نیست اسید پاشیده شود، در چنان جامعه ای هیچ کس نمی تواند طعم زندگی در امنیت را بچشد.
باید ریشه های نیتی ها منجر به خشونت را جست و جو کرد و بی هیچ تعارفی دست به اصلاح زد.
وب سایت مجله "نیویورکر" آمریکا با انتشار گزارشی از نقش ژنرال "جیمز متیس" وزیر دفاع مستعفی آمریکا در کاهش تنشهای احتمالی نظامی ایالات متحده آمریکا با کشورهایی چون کره شمالی، ایران و سوریه، پرده برداشت.
به گزارش عصرایران، یک مقام سابق شورای امنیت ملی آمریکا و چند مقام سابق دولت ترامپ در گفتگو با "نیویورکر" بخشهایی از مقاومت "جیمز متیس" در برابر تصمیمات تنشزای ترامپ و برخی اعضای تندرو کابینه او از جمله "جان بولتون" در دوران تصدی وزارت دفاع او را بیان کرده است.
او به نیویورکر گفته است:" ما – با مقاومت خود- جلوی بسیاری از اتفاقات – ناگوار- را گرفتیم."
این مقام سابق امنیت ملی آمریکا گفته است: رییس جمهوری – ترامپ- بلند فکر میکند. ما دو گزینه داشتیم؛ یکی اینکه این فکر کردن بلند ترامپ را به حساب دستور بگذاریم یا اینکه آن را بخشی از یک گفتگوی طولانی در نظر بگیریم و ما راه دوم را بر میگزیدیم."
یک مقام سابق آمریکایی به نمونههایی از مقاومت "جیمز متیس" وزیر دفاع مستعفی آمریکا در برابر اقدامات و تصمیمات ترامپ و برخی اعضای تندرو کابینه او اشاره کرده و گفته است:
" در سال 2017 و در پی مجموعهای از آزمایشهای موشکی بالستیک کره شمالی، ترامپ به پنتاگون (وزارت دفاع آمریکا) دستور داد که همسر و فرزندان پرسنل نظامی مستقر آمریکایی در کره جنوبی را از این کشور خارج کند و متیس در مقابل این تصمیم ترامپ، مقاومت کرد و آن را اجرا نکرد.
برای یک نمونه دیگر در پاییز سال 2017 و هنگامی که مقامات کاخ سفید میخواستند در کمپ دیوید برای یک جلسه محرمانه به منظور بررسی گزینههای نظامی در برابر اقدامات کره شمالی گرد هم آیند، ژنرال متیس این جلسه را لغو کرد . او همچنین درخواست ژنرال "هربرت مک مستر" مشاور وقت امنیت ملی کاخ سفید مبنی بر اعزام افسران و برنامهریزان پنتاگون به آن جلسه برای بررسی گزینههای نظامی علیه کره شمالی را اجرا نکرد.
در نمونه دیگر در اواخر سال 2017 ژنرال "هربرت مک مستر" مشاور وقت امنیت ملی کاخ سفید از اعمال نفوذ ایران در روند انتخابات سراسری عراق ابراز نگرانی کرده و از پنتاگون درخواست کرد تا گزینههای جلوگیری از اعمال نفوذ ایران در روند انتخابات عراق را به او ارایه دهد.
یک مشاور سابق مک مستر در این رابطه به نیویورکر گفته است: متیس در نهایت یک مقام پنتاگون را بدون در دست داشتن گزینهها به کاخ سفید فرستاد. من از او پرسیدم: چه بر سر گزینه ها آمده است؟ او پاسخ داد: ما در برابر گزینههای ارایه شده در جلسه پنتاگون مقاومت و مخالفت کردیم و در نهایت همه شرکتکنندگان، جلسه را ترک کردند، ببخشید."
متیس همچنین بارها از ملاقات حضوری ژنرال "جان نیکلسون" فرمانده وقت نیروهای آمریکایی در افغانستان با ترامپ، جلوگیری کرده بود.
در موردی دیگر، متیس هنگامی که در آوریل 2018 درخواست "جان بولتون" از پنتاگون مبنی بر ارایه گزینههای نظامی برای اقدام نظامی علیه حکومت بشار اسد در سوریه در پی (اتهام) استفاده نیروهای اسد از سلاح شیمیایی علیه مخالفان در حومه شهر دمشق مطرح شد، تنها یک گزینه حملات محدود موشکی با استفاده از موشک کروز را مطرح کرد که خشم بولتون را برانگیخت.- و ایالات متحده آمریکا در نهایت همین یک گزینه را به مورد اجرا در آورد.-
مقامات سابق آمریکا که با نیویورکر گفتگو کردهاند تاکید داشتند که متیس عامدانه از ارایه برخی اطلاعات به ترامپ خودداری میکرد تا این گونه از تصمیمات ناخوشایند احتمالی او جلوگیری کند.
یک مقام ارشد سابق کابینه ترامپ در این زمینه گفت:" افراد زیادی در کابینه ترامپ هستند که میخواهند گزینههای او را محدود کنند چون آنها نمیخواهند رییس جمهوری دست به هر کاری بزند."
گفتنی است ژنرال متیس در دسامبر سال گذشته میلادی و در پی تشدید اختلافاتش با ترامپ از سمت خود استعفا کرد. او یک روز پس از اعلام تصمیم ناگهانی ترامپ مبنی بر خروج فوری نیروهای نظامی آمریکا از سوریه از سمتش استعفا کرد . ژنرال متیس مخالف خروج سریع نیروهای آمریکایی از سوریه بود.
امید خزانی
صدا و سیما این روزها در رقابت با صدها شبکه ماهواره ای آنتن ملی را به تبلیغ گسترده کالاهای بهداشتی و درمانی واگذار کرده و امضاهای طلایی وزرات بهداشت مجوز پخش تبلیغ دارو و کالاهایی شده که به جز مجوز وزارت بهداشت ایران که با امضای طلایی به آن چسبیده است، مطلقا هیچ تاییدیه دارویی و درمانی معتبری ندارند!
"بسته معجزهگر درمان سفیدی زودرس را بخرید و در صورت عدم نتیجه پول خود را پس بگیرید!"
جملۀ تبلیغاتی که در سایه عدم نظارت و پیگرد قضایی بسیار فریبنده است. اما چنین تبلیغ و تبلیغات مشابهی بر این پایه استوارند که شرکت های مشابه با تبلیغات تهاجمی و گسترده 100 هزار بسته می فروشند.
از این تعداد شاید 5 درصد حوصله پیگیری های متعدد و بازپس گیری پول خود را داشته باشند. یعنی 300 میلیارد تومان فروخته اند و مبلغ ناچیزی به کسانیکه حوصله پیگیری دارند باز پرداخت می کند و این یعنی سود مطلق از حراج اعتماد عمومی!
البته به تازگی وزیر بهداشت وعده داده است که جلوی امضاهای طلایی بایستد. اما آیا این کافی است؟
فلان داروی سیاه کننده موی سفید (چندین شرکت هم اکنون چنین ادعایی دارند ) و یا لوسیون رویش مو که با امضایی طلایی دارای مجوز تولید و فروش هستند سالیان سال با اتکا به همان مجوز تولید و پخش خواهد شد و صرفا جلوی امضاهای آتی را گرفتن کفایت نمی کند.
آیا نباید از جانب مردمی که اعتمادشان به تاراج رفته است بر ضد این شرکت ها و صاحبان امضاهای طلایی که چنین محصولات جعلی را را به خورد مردم می دهند اعلام جرم شود؟
امروز ، اگر دارویی بخواهد مجوز تولید و انتشار بگیرد حتی در کشورهای توسعه نیافته باید 4 و در برخی کشورهای توسعه یافته 5 مرحله سخت تست ها و تاییدیه های کلینیکی را پشت سر بگذارد!
فقط فاز 3 آزمایش های کلینیکی 3 تا 5 سال حداقل طول می کشد و به طور متوسط به دوره 10 ساله آزمایش های کلینیک برای کامل کردن مراحل 5 گانه آزمایش های کلینیکی زمان لازم است و همه این آزمایش ها و جامعه آماری (sample size) بیماران باید در دسترس باشد.
حال این گوی و این میدان برای بازرسان وزرات بهداشت و دادستانی برای داروهایی که ادعای معجزه می کنند و شهروندان ایرانی آنها را می خرند!
برای دادستان و یا هر بازرس کیفیتی دشوار نخواهد بود که تاییدیه کلینیکی و دوره آزمایشی چنین داروهای بی اثری را مطالبه کنند و در صورت نبود – که احتمال بسیار زیاد چنین چیزی وجود ندارد – امضا کنندگان چنین مجوزهایی را تحت پیگرد قرار دهند.
دوره تست و تاییدیه های کلینیکی یک دارو گاهی سال ها طول می کشد اما گویا در ایران وارد مرحله رنسانس تولید داروهای معجزه گر شده ایم.
این روزها شرکت داروسازی معتبر SACKLER آمریکا به جرم اینکه دوز مورد استفاده در مسکن های تولیدی اش از میزان مجاز بیشتر بوده و اعتیادآور شناخته شده است در طوفان خشم افکار عمومی و حمله بی رحمانه دادستان های نواحی مختلف آمریکا قرار گرفته است و ده ها شرکت روابط عمومی نتوانسته اند آبروی رفته اش را بازگردانند.
حتی کالج ها و دانشگاه های مختلف روابط خود را با این شرکت ثروتمند تعلیق کرده اند و این شرکت به جرم سو استفاده از " اعتماد عمومی" در معرض فروپاشی قرار گرفته است! حتی خیریه ها از دریافت کمک های نقدی این شرکت خودداری می کنند!
یکی از دوستان نگارنده که قربانی تبلیغات دروغین یکی از این شرکت های مدعی درمان سفیدی مو شده بود 4 عامل استفاده از هنرپیشه های معروف برای تبلیغ ، تبلیغ از صدا و سیمای ملی ، مجوز وزارت بهداشت و ادعای استرداد وجه پرداختی در صورت عدم حصول نتیجه را دلیل اعتماد کردن خود ذکر می کرد!
نگارنده برای اطمینان محصول یکی از این شرکت ها را برای 3 ماه آزمود و متاسفانه ادعاهایی که در فضای مجازی در مورد بی اثر بودن و تبلیغاتی بودن چنین داروهایی هست ظاهرا واقعیت دارد و خبری هم از استرداد وجه نبود و تنها پشتوانه آنها امضاهای طلایی است و تبلیغات!
اعتماد مهمترین سرمایه دولت ها و جوامع است و اگر اعتماد عمومی با جدیت و حساسیت نگاهبانی نشود ، افول و کاهش آن اثرات ویرانگری برای کل جامعه خواهد گذاشت و دور از اغراق نیست اگر مهمترین معضل امروز جامعه ایران را از بین رفتن اعتماد عمومی بدانیم.
درباره این سایت